مدرسه اینترنتی
تفاوتهای زنان شاغل و خانه دار در تمام زمینه ها

صبحانه را آماده کرده است، آماده رفتن به سر کار می شود با عجله و اضطراب خود را به سرویس اداره می رساند، بعد از رساندن فرزندش به مهدکودک به اداره می رود و مشغول کار می شود. با اتمام کار کودکش را از مهدکودک تحویل می گیرد و به خانه برمی گردد و ... شب خسته از کار روزانه فکر می کند:

«آیا واقعاً این روشی است که باید زندگی کنیم؟» ، «آیا همسرم قدر زحماتم را می داند؟ » و ...
- شما استحقاق دارید

حال این سؤال مطرح می شود چه چیزی مشکل مسؤولیت سنگین شما را حل می کند؟
دکتر مجد
روانشناس انستیتو روانپزشکی تهران دراین باره می گوید: متقاعدکردن نهانی و اسرارآمیز مرد که به آن نیاز دارید حلال مشکل است. حال چه چیزی مرد را متقاعد می کند که در خانه بیشتر کار کند؟ مهرورزی بیش از اندازه؟ رقم بالای فیش حقوقی ؟ یا نق زدن؟
تحقیقات نشان می دهد زنان شاغل آشکارا اقرار می کنند که اگر در انجام دادن کارهای خانه شان میانبرهایی بزنند یاچنانچه شوهر و فرزندانشان را وادار به انجام دادن بعضی از کارها کنند احساس «تنبلی » و «گناه» به آنان دست می دهد. در صورتی که زنان شاغل که از زندگی زناشویی مستحکم و سعادتمندی لذت می برند به نحوی این پیام را به همسرانشان می رسانند که من استحقاق دارم که در انجام کارهای خانه یاری شوم و چون این زنان معتقد هستند که استحقاق دارند، حرف خودشان را بر زبان می آورند و تجربیات نشان می دهد که مردان به طرز تفکرهای بی پرده اظهارشده همسرانشان پاسخ می دهند.
گفت وگو با شوهر و سعی برای نفوذ کردن در او، دومین قسمت متقاعدکردن او می باشد. مستقیماً به شوهرتان بگویید چنانچه او قسمتهایی از وظایف خانه را عهده دار شود شما هم وقت و انرژی افزونتری برای او خواهید داشت، وقت بیشتری برای اینکه بیشتر با او به سر برید.
اما اینکه چگونه استحقاق خودتان را بر زبان آورید تا مرد آن را بشنود و از سویی آنچه را می شنود دوست بدارد، مهم است. گفتنی است که شیوه گفتاری زنانه با شیوه گفتاری مردانه متفاوت است. روانشناسان می گویند اکثر مردان دراین گفت وگوها، بدون آثار یا نشانه ای از گوش دادن ساکت می نشینند و یا به عبارتی مثل «دیوار» می شوند. علت آن است که مردان به گونه ای متفاوت گوش می کنند و چون نوبت سخن گفتن به آنان می رسد دوست دارند که همسرشان نیز همچون آنها واکنش نشان دهد. آنچه رامرد هنگام سخن گفتنش می خواهد چیزی است که خودش به شما می دهد یعنی فقط به او بنگرید و گوش کنید. بنابراین سعی کنید با شیوه مردانه با مردتان صحبت کنید و از سویی به گونه ای صحبت کنید که او را به تفکر وادارد و او را ترغیب کند. به طور مثال بگوید: آیا می خواهید در تهیه شام هفته ای دوبار کمکتان کنم؟ و آیا در خرید هفتگی کاری وجود دارد که برایت مشکل باشد؟
لازم نیست که کارهای خانه به طور پنجاه - پنجاه تقسیم شود تا زنان شاغل احساس رضایت پیدا کنند. آنچه آنان را خشنود می کند تمایل مرد برای کمک به همسرش است وقتی یخهای نگرش نسبت به مرد آب شود احساس نزدیکی ، صمیمیت و مهر او نیز بیشتر خواهد شد. البته همکاری مردان با زنان در امور خانگی به خودی خود با موازین انسانی و باورهای دینی ، سازگار است و جلوه هایی از این همکاری در زندگی معصومان ما وجود دارد.
- شغل مادری
مادربودن مشغله ای تمام وقت برای زنان به شمار می آید و تصور می شود که زنان به طور طبیعی از عهده آن برمی آیند و از انجامش لذت می برند. تصویر آرمانی زن و مادر که در ذهن ما نقش بسته است مادربودن را پیشه ای تمام وقت معرفی می کند. هویت اصلی زنان در مقام همسری و مادری است، مشغولیتی که به آنان امکان می دهد نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند اما باید خاطرنشان کرد این ایده آل از واقعیت فاصله ای بسیار دارد. چراکه مادری کردن، کار دشواری است. کودکان به توجه و مراقبت دایم نیاز دارند و ایراد کار این است که عموماً این مراقبت ها توسط مادر در تنهایی انجام می شود، به همین دلیل از افسردگی بعداز زایمان نباید متعجب شد. بنابراین باید مادری کردن را از شرایط انزوایی که کار در آن انجام می شود جدا کرد . مطالعات نشان می دهد که زنان از بچه داری بیش از کارهای دیگر لذت می برند، با این حال بسیاری از آنان احساس تنهایی می کنند. بنابراین مشارکت مردان در مراقبت از بچه ها کمک شایانی به زنان خواهد کرد.
- فواید اشتغال زنان:
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران می افزاید: تحقیقات نشان می دهد که زنان شاغل کمتر از زنان خانه دار دعوا می کنند چرا که کار بیرون از خانه سبب می شود که شوهران صاحب همسری باشند که آنها را بهتر درک می کنند. چرا که زن خانه دار به مردش می گوید: «با من حرف بزن، تو با من حرف نمی زنی» این شکایت قدیمی زنانی است که تمام روز را خانه نشین هستند . شوهر ، طناب نجات زن و تنها رابط وی با دنیای خارج به شمار می رود اما مرد پس از یک روز کار خسته کننده تمایلی به گپ زدن ندارد بلکه می خواهد دست کم مدتی، در آرامش و سکوت تنها بماند. امروزه زنان شاغل که مجبورند بسیاری از اوقات خود را صرف فعالیتهای شغلی شان بکنند دیگر نیازی ندارند که برای صحبت کردن مرد را تحت فشار قرار دهند. با وجود این وقتی زنان با همسرشان هستند صحبت کردن برای شوهرشان آسانتر می نماید اکنون او می تواند در باره آنچه در عرض روز برایش رخ می دهد (مثل ترافیک ، گرمی هوا ، مسائل اداره و همکاران و ...) با همسرش به عنوان شخصی که او هم بیرون از خانه است و برای درک فشارها، اضطرابها و توفیق های محل کار به خوبی مجهز به نظر می رسد حرف بزند. گفت وگوی زنان در خصوص شغل شان نیز چیزی است که مردان می توانند درک کنند و به آن علاقه مند باشند، همراه با آن هرچه مرد در کارهای خانه و بچه داری بیشتر مشارکت داشته باشد او را بیشتر درک می کند.
زنان شاغل سرحالتر، سالمتر و دلپذیرتر از زنان خانه دار هستند چرا که مطالعات نشان می دهد زنانی که وظایف همسری ، مادری و شغلی را با هم درمی آمیزند از بیشترین شادی ، عزت نفس و رضایت از زندگی برخوردارند. روانشناسان هشدار می دهند که به نظر می رسد کارنکردن در همه جنبه های زندگی اثرهای منفی جدی دارد. مطالعات آشکار می سازد که زنان صرفاً خانه دار، نسبت به زنان شاغل تقریباً به تشویش و اضطراب بیشتری دچارند و احساس ناراحتی و ناخوشایندی دارند. زنان شاغل در همه سنین از نظر جسمی از خانه داران سالمترند. در زندگی زنان شاغل ساعات کم تحرکی ناشی از بیماری کمتر وجود دارد بنابراین اوقات کمتری را در بستر بیماری سپری می کنند، با مشکلات مزمن کمتری مواجهند و معمولاً احساس سلامت بیشتری دارند. زنان خانه دار کمتر در خود احساس سلامت می کنند و فرزندانشان نیز در بازگشت به خانه غالباً مادر را افسرده، بیمار و فرسوده می یابند. زنانی که شاغلند نسبت به زنان خانه دار زایمان بهتر و با مشکلات کمتری خواهند داشت و این به تجربه در زنان روستایی که فعالیت بیشتری از زنان شهری دارند دیده می شود. زمانی که فرزندان رشد می کنند و مادران در تلاشند که رموز علمی و اصول اخلاقی زندگی را به آنها آموزش دهند؛ مادران شاغل از نفوذ بیشتری برخوردارند. نصایح آنها در باره موادمخدر، نوشیدنی ها، روابط جنسی و چیزهایی از این قبیل بر فرزندانشان تأثیر بیشتری دارد. فرزندان مادران شاغل تمایل دارند که بهتر و شایسته تر و بیشتر به خود متکی باشند.
زنان شاغل در روابط عاطفی نیز با همسر خودموفق ترند . آنهامعتقدند هیچ چیزی آنها را بیشتر از مهرورزی و عشق نسبت به همسر و فرزندان خوشحال و راضی نمی کند. امروزه میلیونها تومان خرج تحقیقاتی شده تا اثبات شود : «کار تفریح است و کارکردن، زنان را سرحالتر و سالمتر می کند.»

sLogo.gif ????


 

مطالبی دیگر در این زمینه :

مشکلات زنان شاغل
بسیاری از زنان شاغل بدون هیچ گله و شکایتی همه وظایف خود را انجام می دهند و برای رسیدن به تعادل میان مسئولیت های اجتماعی و خانه داری همه گونه سختی ها و ناملایمات را تحمل می کنند اما آیا به راستی انجام امور خانه تنها و تنها بر عهده زنان است و مردان هیچ مشارکتی نباید داشته باشند
پدیده اشتغال زنان، با وجود آن که در طول چند دهه  اخیر در جامعه ما گسترش چشمگیری داشته است، هنوز سرمنشا بسیاری از بحث ها، درگیری ها و اختلافات خانوادگی است. این پدیده که به عنوان یکی از مظاهر شهرنشینی مدرن هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه ما به دست نیاورده، بنیان بسیاری از خانواده ها را سست کرده و به عامل آشکار یا پنهان بسیاری از آفت های زندگی خانوادگی تبدیل شده است. آنچنان که هنوز هم شاهد جدایی هایی هستیم که به این بهانه رخ می دهند یا هر روز با زنانی مواجه می شویم که از کار و علایق اجتماعی خود به خاطر ممانعت از فروپاشی بنیان خانواده صرفنظر می کنند.
خانمی که مدیر یک مزون لباس است، برای از دست ندادن شغلش و کسب رضایت همسرش بیش از ?? سال است که خواب و استراحت را تقریباً از برنامه زندگی خود حذف کرده است. او که مادر دو پسر نوجوان است می گوید: «شوهرم از ابتدا با کارکردن من مخالف بود اما من کارم را خیلی دوست داشتم و حاضر نبودم به هیچ قیمتی از آن چشم پوشی کنم اما او نه تنها هیچ حمایتی از من نمی کرد با بهانه گیری و آزار و اذیت سعی داشت مرا وادار کند که کارم را رها کنم و به خانه داری مشغول شوم. مثلاً می گفت عادت دارد برای ناهار دو نوع غذا بخورد و من برای این که به دستش بهانه ای ندهم صبح زود بیدار می شدم و دو نوع غذا می پختم. یا مثلاً می گفت هر روز باید لباس هایم را بشویی و اتو کنی من هم به تدریج عادت کردم که هر روز ساعت سه ونیم صبح بیدار شوم و کارهای خانه را موبه مو انجام دهم تا رضایت شوهرم جلب شود. در نتیجه در کل شبانه روز فقط سه ساعت می خوابم، گاهی اوقات احساس خستگی زیادی می کنم اما آنقدر به کارم علاقه دارم که حاضرم تمام این سختی ها را تحمل کنم. بچه ها خیلی کمکم می کنند خصوصاً از زمانی که بزرگتر شده اند، کارهای شخصی خودشان را انجام می دهند و حتی در آشپزی هم به من کمک می کنند.»
بدون هیچ گله و شکایتی
در واقع بسیاری از زنان شاغل بدون هیچ گله و شکایتی همه وظایف خود را انجام می دهند و برای رسیدن به تعادل میان مسئولیت های اجتماعی و خانه داری همه گونه سختی ها و ناملایمات را تحمل می کنند اما آیا به راستی انجام امور خانه تنها و تنها بر عهده زنان است و مردان هیچ مشارکتی نباید داشته باشند؟ جلیل اسعدی کارشناس جامعه شناسی درباره نقش تاریخی زن و مرد در جامعه و خانواده می گوید: «در گذشته به این دلیل که اکثر مشاغل، مثل کشاورزی، آهنگری، نجاری و... مشاغل یدی بودند که نیاز به قوای جسمانی داشتند خود به خود و بر اساس یک توافق ضمنی تقسیم وظایف انجام گرفت. به این ترتیب که زنان چون از قوای جسمانی کمتری برخوردار بودند در داخل خانه ها محدود شدند و نگهداری از کودکان و انجام امور منزل به آنها واگذار شد، مردان هم عهده دار مسئولیت های عمده و تامین اقتصاد زندگی شدند. در نتیجه بدون هیچ گونه اعتراضی محدوده وظایف زن و مرد مشخص شد و قرن ها به همین منوال گذشت تا این که پیشرفت علم و گسترش تکنولوژی در قرن اخیر، تغییرات بنیادینی در ساختار اجتماعات بشری و به تبع آن مشاغل ایجاد شد. ماشین در بسیاری از مشاغل سخت و یدی جایگزین انسان شد و انسان هم با استفاده از مهارت ها و تخصص های آموزش داده شده به مدیریت ماشین ها مشغول شد. در نتیجه اکثر مشاغل فنی، تخصصی یا اداری و دفتری نیاز به قوای جسمانی و فیزیولوژیک برایشان بی معنا شد. در چنین شرایطی افرادی برای آن مشاغل مناسب بودند که از تخصص و دانش کافی بهره مند باشند و جنسیت آنها به طور اخص اهمیت خود را از دست داد.
همزمان با این پدیده گسترش دانشگاه ها و رشته های تحصیلی متنوع و تمایل دختران به تحصیل آنها را به کسب مهارت ها و تخصص ها رهنمون کرد که با اتمام تحصیلاتشان به بازار کار روی آورند و پست های تخصصی را از آن خود کنند. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی را که همیشه در اکثر پدیده های جامعه ما موثر است، نباید فراموش کرد. تعداد زیادی از بانوان به خاطر گذران زندگی به شغل بیرون از منزل روی آوردند. در چنین شرایطی مرزهای تقسیم بندی میان وظایف زن و مرد، دچار نوسان و جابه جایی شد. بانوان به امکانات و نیازهای جامعه واقف شدند و از طرفی دانستند که عدم توانایی آنها در انجام برخی کارهای یدی دلیل بر عدم توانایی آنها در سایر مشاغل جامعه صنعتی نیست. چنین کشفی زنان را بیشتر از پیش وارد عرصه اجتماعی و برای پذیرش مسئولیت های جدید آماده کرد. این تغییر نقش ها باعث بروز مشکلاتی در بنیان برخی خانواده ها شد. در حقیقت پذیرش این تغییرات برای خانواده ها کمی مشکل است و برای فرهنگ سازی کردن باید به آموزش های هدفمند از طریق وسایل ارتباط جمعی متوسل شد. باید این واقعیت را بیان کرد که جامعه در حال حاضر به نیروی  اشتغال زنان نیازمند است، آن دسته وظایفی که در طول تاریخ مختص زنان تعریف شده کاملاً قراردادی است و امکان تغییر تدریجی آنها و ایجاد قراردادهای جدید وجود دارد. در واقع با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی نمی توان زنان را که بیش از نیمی از جمعیت جامعه ما را تشکیل می دهند، در چاردیواری خانه محصور کرد و امکان فعالیت اجتماعی را از آنها گرفت. خانواده ها باید با در نظرگرفتن این نکات تقسیم بندی های وظایف را از نو میان خودشان انجام دهند و در این تعریف نقش ها، به تفاهم و تعامل صحیح برسند.»

تفاهم و تعامل
خانم حبیبی، کارمند بانک، برای رسیدن به این تفاهم و تعامل با همسرش، بسیار تلاش کرده است. او می گوید: «شوهر من هم مثل خیلی از مردها به آسایش و آرایش علاقه دارد، او هم دوست دارد وقتی شب به خانه می آید همه چیز آماده و مرتب باشد. اما من و او معمولاً همزمان به خانه می رسیم و باید کارها را به کمک یکدیگر انجام دهیم. او با من همکاری می کند چون می داند که این کار سخت را فقط به خاطر تامین رفاه خانواده قبول کرده ام تا با واردکردن بودجه ای در زندگی، آینده بچه هامان را بهتر بسازیم،»
او در ادامه می گوید: «البته زندگی زنان شاغل سخت تر از زنان خانه دار است، ما با خستگی یک روز کار فشرده به خانه می آییم و تازه آن وقت باید غذا درست کنیم و به کارهای خانه برسیم. نگهداری بچه ها هم یکی از مشکلاتی است که تا وقتی بچه ها کوچک هستند بیشتر احساس می شود. من مدت ها برای مراقبت از بچه ها دچار مشکل بودم آنها را در یک مهدکودک نزدیک بانک می گذاشتم و ساعتی یک بار برای شیردادنشان می رفتم. الان بچه ها بزرگتر شده اند اما هنوز هم گاهی اوقات مشکل ایجاد می شود.»
نگهداری از کودکان یکی از مشکلات عمده زنان شاغل است. خانم رفیعی کارشناس روان شناسی و مشاور خانواده در این رابطه می گوید: «اگر برنامه ریزی صحیحی برای نگهداری کودکان تا قبل از شش سالگی انجام شود بسیاری از مشکلات حل می شود. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که شاغل بودن یا خانه دار بودن مادر می تواند در ارتباط او و بچه ها تاثیر مستقیمی داشته باشد. در واقع کیفیت ارتباط مهم است نه کمیت آن. فرزندان اگر چه در کودکی و نوجوانی به حضور فیزیکی و جسمانی والدین خصوصاً مادر نیاز بیشتری دارند، در دوران جوانی به تحصیلات و به موقعیت اجتماعی پدر و مادرشان بیشتر اهمیت می دهند. یک مادر تحصیلکرده و دارای تجربیات اجتماعی که همزمان با فرزندانش از رشد اجتماعی برخوردار بوده بسیار بیشتر مورد اعتماد فرزندان جوانش است تا مادری که همیشه در خانه مشغول خانه داری بوده و کمتر با جامعه تماس داشته است.
البته همیشه استثناهایی وجود دارد اما اگر قضیه را به طور کلی مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می شویم که مادرانی که دارای تخصص های اجتماعی هستند بیشتر مورد مشورت قرار می گیرند و در برخورد با مسایل فرزندانشان درایت بیشتری از خود بروز می دهند.»
متارکه
فرشته. ع، مهندس الکترونیک، بیش از دو سال است که با همسرش متارکه کرده او دلیل اصلی جدایی شان را مخالفت شوهرش با اشتغال او ذکر می کند و می گوید: «همسرم برخورد غیرمنطقی با شغل من داشت. او با این که قبل از ازدواج موافقت خود را با کارکردن من اعلام کرده بود و خودش هم یک مهندس مکانیک بود، بعد از ازدواج کم کم مخالفتش را بروز داد، در واقع او از یک زن انتظارات سنتی گذشته را داشت و نمی توانست بپذیرد که همسرش شب همزمان با او وارد خانه شود و غذایش سر اجاق نباشد. من خیلی تلاش کردم که به برنامه ریزی مناسبی برسم اما او به هیچ نرمشی تن نمی داد. کار به جایی رسید که من از تمام وظایف خانه داری انصراف دادم و به او گفتم که در هیچ قانونی نوشته نشده آشپزی و جاروکردن و ظرف شستن وظیفه زن است. در چنین شرایطی عملاً مجبور به انتخاب شدم یا باید شوهرم و زندگی خانوادگی را انتخاب می کردم و با این مدرک و تخصص در خانه می نشستم، یا باید کارم را انتخاب می کردم و از شوهرم جدا می شدم. وقتی کار به این جا کشید او سعی کرد کمی از مواضعش عقب نشینی کند، می گفت یک کار نیمه  وقت پیدا کن که ظهر در خانه باشی اما مگر کار با این شرایط پیدا می شود؟
هر شرکت و کارخانه ای که به من پیشنهاد کار می داد به طور تمام وقت نیاز به تخصص من داشت و من نمی توانستم چنین شرایطی را به کسی تحمیل کنم. از آن جا که شوهرم زیربار این وضعیت نمی رفت مجبور شدم راه دوم را انتخاب کنم و از مردی که آنقدر غیرمنطقی و خودخواه بود، جدا شوم.»
او می گوید:  «تعدادی از دوستان من هم به سرنوشت های مشابهی دچار شدند اما همه آنها به شرایط تن دادند و زندگی خانوادگی شان را انتخاب کردند اما این باعث نشد که احساس رضایت داشته باشند. یکی از دوستانم که لیسانس مترجمی زبان آلمانی داشت و نفر بیستم کنکور سراسری بود، به خاطر ازدواج و بچه دار شدن مجبورشد به کلی از شغلش دور شود و پس از مدتی حتی زبان آلمانی را فراموش کرد. می خواهم بگویم که چه فایده ای دارد با بهترین نتیجه ها در کنکور قبول شویم و با بهترین معدل ها مدرک دانشگاهی مان را بگیریم و بعد به خاطر تشکیل خانواده و توقعات شوهر، از همه چیز چشم پوشی کنیم و تبدیل به یک زن خانه دار شویم. ظرف شویی و غذا پختن برای زندگی لازم است اما نیاز به مدرک دانشگاهی ندارد و نباید همه هدف زندگی  آدم شود. یک زن، قبل از این که زن باشد یک انسان است که در زمینه های مختلف توانایی دارد. با خانه نشین شدن هر زن، جامعه از یک نیروی کار بالقوه محروم می شود. چه بسا بسیاری از زنان خانه دار جامعه ما از استعدادهای شگرفی در هنر، رشته های فنی و علوم انسانی برخوردار باشند که این استعدادها به علت پرداخته نشدن به آنها به فعل نرسیده اند و همراه با صاحبانشان برای همیشه دفن می شوند.»
مسئله اشتغال زنان
خانم رفیعی، روان شناس و مشاور خانواده در بررسی مشکلات نشات گرفته از اشتغال زنان می گوید: «مسئله اشتغال زنان به خودی خود مشکل زا نیست، آنچه که ما اصطکاک و برخورد در خانواده های بانوان شاغل می نامیم، خود معلول عوامل مختلفی است که با کمی تدبیر و روشن بینی قابل حل است. برخی از این عوامل عبارتند از: عدم درک صحیح از جانب همسر و شریک زندگی، عدم وجود برنامه ریزی صحیح، فشار کاری که اقتصاد جامعه بر خانواده ها تحمیل می کنند.»
او در تشریح این عوامل می گوید: «حقیقت این است که یک زن شاغل، عملاً مسئولیت و فشار کاری دو نفر را تحمل می کند و از این لحاظ نسبت به مردان شاغل هم مسئولیت سنگین تری دارد. تفاوت کار در این جاست که از مردان کسی انتظار انجام امور منزل را ندارد اما یک زن در هر پست مدیریتی و تخصصی هم که باشد، وظایف منزل برعهده اوست. این تقسیم بندی وظایف درست یا نادرست، باعث افزایش فشار و استرس روانی در زنان شاغل می شود، آن هم زنان صبوری که عمدتاً در جهت کمک به اقتصاد خانواده به کار اجتماعی می پردازند و به جای این که مورد قدردانی شوهرانشان واقع شوند در بسیاری از موارد مورد سرزنش های مکرر قرار می  گیرند. سرزنش بابت عدم حضور مداوم درخانه، نپرداختن کامل به وظایف خانه و... یکی از دوستان من که متخصص بیماری های زنان است، هر از گاهی برخی از بیمارانش را به من ارجاع می دهد تا از طریق روانکاوی به حل مشکلاتشان کمک کنم. اکثر آنها بانوان شاغلی هستند که بر اثر فشار مسئولیت اجتماعی و امور منزل دچار دردها و عارضه های جسمانی شده اند که منشا آن عصبی است. برخی از این عوارض به طرز عجیبی بر علایم بیماری های زنان شباهت دارند. بسیاری از این بانوان، از عدم درک کامل از جانب همسرانشان رنج می برند، مردانی که با توقعات بیجا و بدون در نظرگرفتن شرایط همسرشان او را تحت فشار روانی قرار می دهند، در نتیجه زن برای این که هم مسئولیت اجتماعی اش را خوب انجام دهد و هم در امور منزل رضایت همسرش را جلب کند، نیروی مضاعفی را به کار می گیرد که همراه با استرس دایمی سبب بروز ناراحتی های عصبی می شود.»
او اضافه می کند: «گاهی هم عدم برنامه ریزی صحیح موجب بروز مشکلات در بنیان خانواده می شود. زنان شاغل باید با همکاری شوهرانشان به یک برنامه ریزی دقیق دست پیدا کنند به طوری که برای تفریح و استراحت خانواده هم زمان مناسبی در نظر گرفته شود. البته باز هم تاکید می کنم بدون همکاری آقایان چنین برنامه ریزی امکان پذیر نیست. از سوی دیگر یک تفکر نادرستی وجود دارد که سیستم جسمانی و روحی زن با کار خارج از خانه هماهنگی ندارد. اما این غلط است، آنچه که زنان شاغل را خسته و درمانده می کند، کار بیرون از منزل نیست، کار اجتماعی به اضافه کار منزل و جوابگویی به انتظارات خانواده است که آنها را دچار ناراحتی های عصبی می کند. در واقع سیستم اقتصادی بیمار  جامعه است که زن و مرد را وادار به کار سخت می کند و این واقعیت بسیار تلخی است که در شرایط امروزی جامعه ما، تقریباً همه کودکان از جانب حضور عاطفی پدر بیشتر دچار محرومیت هستند تا حضور عاطفی مادر، حتی مادران شاغل. یعنی اگر آقایان ذره بین خود را از روی خانم ها بردارند و سردی روابط خانوادگی را تنها به کارکردن همسرشان نسبت ندهند، متوجه می شوند که قسمت عمده ای از این سست شدن بنیان خانواده به دلیل دوری خود آنها از فرزندان و همسرشان است. البته نمی توان کسی را مقصر این امر دانست چون همه ما اتفاق نظر داریم که شرایط اقتصادی سخت مسبب این مسئله است. ولی من باز هم روی برنامه ریزی صحیح تاکید می کنم که در واقع می تواند تاثیری شگفت انگیز داشته باشد، من خانمی را می شناختم که کارهای روز بعدش را مو به مو روی کاغذی می نوشت و کنار تختخوابش می گذاشت، او می گفت صبح ها به محض چشم  بازکردن، کاغذ را برمی دارم و مثلاً می بینم که اول باید زیر کتری آب را روشن کنم و بعد دست و رویم را بشویم و آن وقت بچه ها را بیدار کنم. این خانم اگر چه زندگی فشرده ای داشت ولی به همه کارهایش می رسید و هرگز احساس کمبود وقت نمی کرد. در نتیجه برنامه ریزی صحیح و دقیق می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات خانم های شاغل باشد.»
برگرفته از سایت همشهری

احتمال طلاق زنان شاغل بیشتر است

مطالعات جدید محققان دانشگاه آمستردام هلند نشان می دهد احتمال طلاق گرفتن زنانی که به طور تمام وقت مشغول به کار هستند،‌ بیشتر است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از نشریه دیلی تلگراف،‌ احتمال طلاق در زنانی که به طور تمام وقت شاغل هستند، 29 درصد بیشتر از زنان خانه دار است.
بر اساس این گزارش، مطالعات محققان دانشگاه آمستردام نشان می دهد که احتمال طلاق با تعداد ساعاتی که زنان در سرکار می گذرانند، ارتباط مستقیم دارد.
این گزارش می افزاید،‌ از آنجا که زنان شاغل احساس استقلال بیشتری می کنند، در نتیجه زندگی مجرد و بدون زناشویی را نیز راحت تر می پذیرند.
بر اساس این گزارش، این تحقیق بر روی دو هزار نفر از جمله هزار زن مطلقه انجام گرفته است.

 

زنان شاغل در مورد خود بهتر فکر می‌کنند

نتایج یک پایان‌نامه نشان داد که زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه‌دار ، دارای پنداشت از خود مدرن‌تری هستند.

به گزارش سرویس پایان‌نامه ایسنا ،‌خدیجه کشاورز در پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی خود با عنوان  « بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر پنداشت از خود زنان متأهل ساکن شهرتهران » می‌افزاید :یافته‌های پژوهش این فرض را تقویت می‌کند که زنی که حصارهای عرصه خصوصی را پشت‌سر گذارده و وارد عرصه  عمومی و اشتغال می‌شود ، دارای پنداشت از خود مدرن‌تری است . هرچند موانع بی‌شمار در عرصه خصوصی و عمومی ،  راه را بر او می‌بندد و مانع شکوفایی او می‌شود . یافته‌های این پایان‌نامه نشان می‌دهد که بین « پایگاه اجتماعی –اقتصادی»  و « پنداشت از خود ‌» زن رابطه وجود دارد . به بیان دیگر در میان زنان دارای پایگاه اجتماعی – اقتصادی بالاتر ، پنداشت از خود مدرن بیشتر دیده‌ می‌شود . این امر می‌تواند ناشی از رشد مدرنیسم در میان افراد با پایگاه اجتماعی ،‌ اقتصادی بالاتر باشد که  برپنداشت از خود افراد تأثیر می‌گذارد و به افراد پنداشت از خودی مدرن می‌بخشد .
یافته‌های این پایان نامه نشان دهنده این است که هرچه تقسیم کار درون خانواده مشارکتی‌تر باشد ، پنداشت از خود زن مدرن‌تر است . 

 با وجود فراوانی اندک مردانی که در کارخانگی مشارکت می‌کنند ( 39 نفردر مقابل 201 مردی که مشارکتی درکارهای خانه ندارند )  شاهد رابطه بین تقسیم کار درون خانواده و پنداشت از خود هستیم .

به نظر پژوهشگر ،‌تأکید یک سویه بر اشتغال زن بدون ترویج خانواده مشارکتی که در آن کارخانگی به شیوه عادلانه‌ای تقسیم شود ،  بردگی زن را به دنبال دارد . بسیاری از زنان در توجیه عدم تمایل خود به اشتغال بیرون از منزل ، بر مسؤولیت‌های خانگی خود تأکید می‌ورزند . در مقابل ، اگر زنان چشم‌انداز خانواده مشارکتی را در پیش رو داشته باشند ، خانواده‌ای که کارخانگی نه وظیفه ازلی و ابدی زن ، بلکه مسؤولیتی مشترک بین زن و شوهر باشد ، تمایل به اشتغال در میان زنان بیشتر می‌شود و جامعه درحال توسعه ما که تحمل  بار تربیت متخصصان و دانشگاهیان اعم از زن و مرد بر گرده‌اش سنگینی می‌کند ،‌می‌تواند به بازگشت سرمایه‌هایش امیدوار باشد .  در ادامه این پایان نامه که در سال 1381 با راهنمایی دکتر شهلا اعزازی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی  تدوین شده ، آمده است : جامعه ما از یک‌سو مسؤولیت‌های مادری و همسری را مهم می‌داند و به آن جنبه اسطوره‌ای می‌بخشد  و از سوی دیگر ، وظایف مرتبط به آن را چنان بی‌منزلت جلوه می‌دهد که مردی که در خانه ظرف می‌شوید و یا لباس بچه‌اش را عوض  می‌کند با اصطلاحاتی نظیر « زن ذلیل» توصیف می‌شود و متأسفانه این ادبیات به قشر و گروه خاصی تعلق ندارد و در همه جا کم  و بیش شنیده می‌شود . پس برای زدودن انگاره‌های مرد سالارانه در همه زمینه‌ها باید اقدام شود . مرد سالاری نه تنها مانع تحصیلی دختران  است و با اشتغال زنان مخالفت می‌ورزد ، بلکه جلوه‌های گوناگونی دارد . زمانی که جامعه مردسالار به اشتغال زنان نیاز دارد ،‌ پارادوکسی  شکل می‌گیرد ،‌از سویی این ضرورت (اشتغال زنان ) با مرد سالار بودن جامعه به چالش می‌رسد و از سوی دیگر فرهنگ حاکم  بر جامعه با زنانه دانستن کارخانگی و ایجاد موقعیت فرودست برای زنان در بازار کار با مرد سالاری به همسویی می‌رسد .

به عبارت دیگر ، جامعه از زنان می‌خواهد با برگزیدن مشاغلی وارد عرصه‌های عمومی شوند ، 
 ولی از سوی دیگر از آنان می‌خواهد که اولویت را به نقش‌های مادری و همسری دهند ، یعنی به جای تأکید بر مشارکت 
 مردان در وظایف خانگی ، از زنان می‌خواهد فشار مضاعف کار بیرون و درون خانه را برخود بپذیرند و جسم و روح خود را در این راه فرسوده کنند .

گفتنی است جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل 20 تا 50 ساله ساکن شهرتهران است و جمعیت نمونه‌ای که با آنها مصاحبه شده ، 241 نفر بوده است


http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز دوشنبه 88/4/1  ، تعداد


مطالب طلایی - کلیک کنید

آمــار سایت

بازدیــــد امـــــروز : 97
بازدیــــــــد دیـــــــــروز : 70
بازدیـــــــــد کــــــــــل : 1181278
تعـــــداد یادداشت هـــــــا : 3950
منوی اصلی

صفحـه اول سایـت

ساخت فروشگـاه اینترنتـــی

وبلاگ بسازید و کسب درآمد کنید

سایت عکس های متحـرک 

نظرات و پیشنهادات

فهرست موضوعی یادداشت ها

:.: آمــــوزشــــــی :.:
محتوای الکتریکی و نرم افزار
جشنواره ها و پرژوه های برتر
درسنامه هــا و جزوات درسی
پیک دانش آموزی و تکلیف خانه
:.: مطالب عمومی :.:
دانستنیها و اطلاعات عمومی
آموزش و ترفندهای کاربردی
کاردستی و سرگرمی علمی
پژوهش، تحقیق و مقاله ها
:.: نمونـــــه کارهـــا :.:
برنامه ها، نمون برگ ها، طرح ها
درس پژوهـی و اقدام پژوهـی
گزارش تخصصی و راهنمای تدریس
سناریو آموزشی و تجربیات برتر
:.: بانک طـرح درس :.:
طرح درس مقطع ابتدایـــی
طرح درس مقطع متوسطه اول
طرح درس مقطع متوسطه دوم
طرح درس عمومـی و مشترک
:.: پـاورپــوینت هــا :.:
پاورپوینت و اسلاید دوره ابتدایی
پاورپوینت های دوره اول متوسطه
پاورپوینت های دوره دوم متوسطه
پاورپوینت های کاربردی و آموزشی
:.: پایــــه تحصیلــی :.:
کلاس اول، دوم و سوم ابتدایی
چهارم ، پنجم و ششم ابتدایی
هفتم، هشتم و نهم متوسطه
کلاس دهـم، یازدهـم و دوازدهم
:.: سوال امتحانـی :.:
آزمون ها و سوالات دوره ابتدایی
آزمون و سوالات دوره اول متوسطه
آزمون وسوالات دوره دوم متوسطه
سوال های متفرقه و آزمون ورودی
:.: گـــروه مخـاطبـان :.:
آموزگاران، دبیران و کادر دفتری
دانش آموزان و فراگیران مختلف
مشاوران، والدین و افراد متفرقه
گروه های درسی و کارشناسان
لیست آخرین مطالب

پاورپوینت فصل اول علوم تجربی هفتم( تجربه و تفکر )
پاورپوینت فصل سوم علوم تجربی پایه هفتم (اتم ها , الفبای زندگی )
پاورپوینت درس 10 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): باغچه ی اطفال (هم
پاورپوینت درس 7 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): مهمان شهر ما (انتظ
طرح درس و روش تدریس ریاضی پنجم، فصل1: معرفی میلیارد
پاورپوینت علوم اول، درس11: دنیای سرد و گرم
طرح درس ویژه دبیران درس ریاضی چهارم ابتدایی
طرح درس روزانه پایه ی چهارم درس ریاضی صفحه 49 درس آشنایی با ضرب
طرح درس آموزش حجم ریاضی پنجم
تحقیق درسی در مورد اهرم و انواع آن
تحقیق دانش آموزی با موضوع اسید و باز
طرح درس دو نامه، هدیه های آسمان پنجم
تحقیق درسی در مورد نورون عصبی
مقاله با موضوع فیثاغورس و قضیه آن
سوال و جواب علوم چهارم، درس بدن ما 1
[همه عناوین(3913)][عناوین آرشیوشده]

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/riazi/6af5e218c7b634c3d7afd741834f59d2.jpg