لا یتـم عَقل إمـرء مُسلـم حتـّی تکونَ فیه عَشر خِصـال- اَلخیــرُ مِنـهُ مـأمــُول - وَ الشّر منهُ مأمـُون - یَستکثِر قلیلُ الخیر مِن غیره - وَ یَستقل کَثیرُ الخیر مـِن نفسه - لا یسام من طلب الحـوائج الیه - و لا یمل مـن طلب العلـم طول دهره - الفقرفی الله احبّ الیه مِن الغنی - و الذّل فی الله احب الیه مـن العز فی عدوه - و الخمـول اشهی الیه من الشهره - ثـم قال علیه السلام العاشرة و ما العاشرة؟ - قیل له: ما هی؟ - قال علیه السلام: لایری احدا إلا قال: هو خیر منی و اتقی
ترجمه:
عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد:
ـ از او امید خیر باشد
ـ از بدی او در امان باشند
ـ خیر اندک دیگری را بسیار شمارد
ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد
ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود
ـ در عمر خود از دانش طلبی خسته نشود
ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـری محبـوبتـر بـاشــد
ـ خـواری در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر بـاشــد
ـ گمنـامـی را از پـر نـامـی خـواهـانتـر بـاشـد
ـ سپس فـرمـود: دهمی چیست و چیست دهمی ؟ به او گفته شـد: چیست؟
فـرمـود: کسی را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیز کـارتـــر است