که هر کدام جای تامل دارد . نقش معلم در اغلب موارد کم رنگ است . ولی در مورد بی انگیزه شدن و یا حتی داشتن انگیزه بسیارموثر است .متاسفانه مشاهده شده که بعضی از دانش آموزان که آمار آنها کم نیزنمی باشد علاقه شان را به یاد گیری به هر دلیلی از دست داده اند یا حتی دچارشکست تحصیلی یا بعضا ترک تحصیل شده اند . سوال این است که چگونه می توان با این دانش آموزان ارتباط بر قرار کرد ودرآنها ایجاد انگیزه نمود ؟
الف- خود ما ( معلمین ) باید عوامل موثر بر انگیزش را بشناسیم یعنی درک ماهیت انگیزش . انگیزش را رغبت، تمایل یا نیروی محرک برای انجام کارمی توان تعریف کردوعوامل درونی و بیرونی هر دو در تعیین ماهیت انگیزش و نحو? افزایش آن نقش مهمی دارند و باعث ایجاد – نیروی محرکی برای انجام کارها میگردد. اهداف و انتظارات فرد برای کسب موفقیت یا شکست و احساسات مثبت و منفی ما را در درک تاثیر خودباوری های آموخته شده بر اهداف انتظارات احساسات انگیزش وعملکرد آن یاری می کنند.همچنین دریافت حمایت اجتماعی وعاطفی ازسوی افراد مؤثر بر انگیزه یاد گیری بسیار تأثیر گذار است .
ب- درک انگیزش و نحو? افزایش آن چگونه است ؟. به چه وسیله ای می توان دانش آموزان را با انگیزه وشاداب نمود ؟ راه های پیشنهادی زیر ارائه می شود :
1– معلم می تواند محیطی سرشار از توجه دلسوزانه و اشتیاق برانگیزبه وجود آورد تا - دانش آموزرا نسبت به مؤثروارزشمند بودنش مطمئن سازد وفرصتهایی برای برقراری ارتباط فراهم کندتا نقش ها ، الگوها را شناسایی کند ودر جو بالنده ای از توجه و حمایت متقابل روابط اطمینان بخشی بر قرار کند .
2- مرحله بعدی اینکه به دانش آموزاجازه داده شود تا دست به انتخاب شخصی بزنند مقتضیات ومیزان تکالیف را با ظرفیت هایش هماهنگ سازد. کمک برای درک ارزش دانش آموز به خودش،و درک فرایند یادگیری و فعالیت های یاد گیری ویژه .
انگیزش ذاتی دانش آموزان به یادگیری می تواند در محیطی امن ، اعتمادبخش و حمایتگرانه پرورش یابد .
3 - سومین مرحله از نحو? افزایش انگیزش در دانش آموزان تمرکز معلم بر شیوه هایی است
که در آن دانش آموز،هم مسئولیت فردی خود را دریاد گیری بپذیرد و هم به طور فعالانه ، در تجارب یاد گیری درگیر شود . معلم به عنوان برانگیزاننده ، در بر دارنده رشد فزاینده احساس مثبت دانش آموز نسبت به خود و ایجاد انگیزه یاد گیری به عنوان یک عامل مهم ، خلاقانه و هماوردجویانه است ،زیرا یاد گیری ، امری فعال و هدفمند است و شما برای این کار ، نیازبه راهبرد هایی دارید که با تشویق فعالانه، رفتارو افکار هدفمندانه دانش آموزان را به کار گیرد.
ج- کمک به دانش آموزان برای درک خود و ارزش گذاشتن به خویش .معلم می تواند به دانش- آموزان خود کمک کند تا علی رغم تجارب منفی گذشته و به رغم شیوه های منفی آموخته شده در باره خود و توانایی هایشان ، دریابند که چگونه تفکرشان بر احساسات و انگیزش آنها اثر- می گذارد؛ و به این ترتیب ، فرصتی به آنها می دهید تا با یادگیری بهتر ، شاهد رشد انگیزش ذاتی آنان باشید . با بررسی علایق دانش آموزان و مرتبط ساختن یادگیری با اهداف و علایق شخصی آنها ، یاد گیری برای دانش آموز ارزشمند تلقی می شود .
د-خلق فضایی درکلاس که برای دانش آموزان ایجادانگیزه کند. این راهبردشامل مواردذیل است:
1- یافتن راه هایی که دانش آموزان مسئولیت بیشتری برای یادگیری احساس کنند وبابرخورداری از حق انتخاب و کنترل نیاز به خود مختاری خود را ارضا نمایند .
2- کمک به دانش آموزان ازطریق الگوپذیری وآموزش مهارتها و راهبردهای خود ارزشی ،به منظور پذیرش خطر تحصیلی .
3- درک خود و هدایت افکار خویش به سمتی که در سای? آن بتوانید این ویژگی ها را با ایجاد فضای مثبت یادگیری مرتبط سازید .
در تحلیل نهایی ، مهم ترین اجزای سازنده برای با انگیزه ساختن دانش آموزان متضمن رشد هر یادگیرنده و رشد شخصی است . دانشس آموزانتان این ویژگی ها را احساس می کنند و به آنها – پاسخ می دهند ودرفرایند تدریش ، تخصص شما را با تخصص خود ترکیب می سازند . هنگامی که احساس راحتی و امنیت خاطر داشته باشند و صادقانه مورد احترام و توجه باشند و زمانی که به دیدن قابلیت های یادگیری خود تشویق شوند،حتی می توان با دشوارترین دانش آموزان ارتباط بر قرار کرد تا او یک بار دیگر انگیزهً یاد گرفتن را تجربه کند .
برداشت شده ازکتاب پرورش انگیزه در دانش آموزان
نویسنده : باربارا مک کومبز – جیمزپاپ