مدرسه اینترنتی
قرآن چگونه نازل شد؟

گفت وگو با سیدرضا مؤدب درباره کیفیت نزول دفعی قرآن در ماه رمضان
نویسنده: حمیدرضا یونسی
    به مناسبت ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، با حجت الاسلام والمسلمین سیدرضا مؤدب، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم، عضو هیات علمی جامعه المصطفی العالمیه و عضو هیات مدیره انجمن علوم قرآن و حدیث ایران، در رابطه با چگونگی نزول قرآن کریم گفت وگو کرده ایم.


    وی در مورد این مساله که آیا نزول دفعی قرآن صحت دارد و این که اگر نزول دفعی قرآن صحت دارد کیفیت آن چگونه بوده و دیگر چه نیازی به نزول تدریجی بوده، معتقد است که قرآن دارای 2 نزول است؛ نزول تدریجی و نزول دفعی. نزول تدریجی طی 23 سال در زمان های متفاوت بر پیامبر اکرم ص نازل شد، اما نزول دفعی تنها در قالب معانی و مفاهیم بود که تنها بر قلب پیامبر اکرم ص نازل شده بود.
    کیفیت نزول قرآن چگونه بود و نزول قرآن به چند مرحله تقسیم می شود؟
    نزول قرآن کریم را به 2 گونه می توان مورد بررسی قرار داد. برخی آیات از جمله آیه شریفه 106 سوره مبارکه الاسراء می فرماید: «قرآنی که آیاتش را جدا ساختیم تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی و آن را بتدریج نازل کردیم.» این آیه شریفه دلالت بر این دارد که قرآن کریم به صورت تدریجی نازل شده و آنچنان که تاریخ و مستندات تاریخی هم حکایت می کند از آغاز بعثت پیامبر اکرم ص تا رحلت ایشان که حدود 23سال به طول انجامید، در طول این مدت آیات به صورت مرحله به مرحله، قطعه قطعه و گاهی یک سوره کامل نازل شد و خلاصه این که کل قرآن تدریجی نازل شد.
    این شیوه نزول تدریجی آنقدر گسترده و ثابت شده بود که حتی مورد اعتراض دشمنان پیامبر اسلام ص نیز قرار گرفت. آنها می گفتند اگر قرآن وحی از جانب خداست چرا یکباره نازل نمی شود. در سوره مبارکه فرقان آیه شریفه 32 به این نکته اشاره دارد و خداوند متعال می فرماید: «کافران گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نشده است». مفهوم این آیه و آیه قبلی که اشاره کردم و همین طور تاریخ نزول قرآن کریم، نشان از این دارد که آیات قرآن کریم به صورت تدریجی نازل شده و پیامبر اکرم ص در حوادث و وقایع و به مناسبت مخاطب و شرایط خاص قطعه ای از آیه یا آیات یا سوره ای را برای مخاطبان بیان می کردند و کاتبان هم آن را بتدریج ثبت می کردند.
    در کنار این شواهد که حاکی از نزول تدریجی قرآن کریم است به نظر می رسد، برخی از آیات حکایت از یک نزول دفعی نیز دارند و بیان کننده این هستند که در کنار نزول تدریجی، نزول دفعی نیز رخ داده است. یکی از آیاتی که به این موضوع اشاره دارد آیه شریفه 185 سوره مبارکه بقره است که مربوط به ماه مبارک رمضان می شود و اشاره به این ماه مبارک و نزول قرآن کریم دارد که می فرماید: «ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.» این آیه شریفه اشاره به نزول دفعی دارد و آن هم در ماه مبارک رمضان.
    آیه شریفه دیگری که می توان از آن دفعی بودن نزول قرآن را تفسیر کرد در سوره مبارکه قدر آمده است که می فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم». می دانیم که شب قدر هم در ماه مبارک رمضان است بنابراین با انضمام این دو آیه شریفه می توان استفاده کرد که نزول قرآن کریم به صورت دفعی در ماه مبارک رمضان و به طور خاص در شب قدر بوده است. آنچنان که در سوره مبارکه دخان آیه 3 هم به این نکته اشاره می کند که می فرماید: «ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم.» که باز تفسیر این 3 آیه شریفه در کنار هم بیان می کند لیله المبارکه، همان شب قدر و شب قدر هم یکی از شب های ماه مبارک رمضان است.
    بنابراین با این گروه دومی که از آیات اشاره شد به نظر می رسد که می توان گفت در کنار نزول تدریجی، نزول دفعی نیز بوده است و قرآن به صورت یکباره و دفعی هم بر پیامبر اکرم ص نازل شده است.
    چگونه می توان نزول دفعی را تحلیل کرد و آیا در این باره اختلاف آرا نیز وجود دارد؟
    در تحلیل نزول دفعی، محققان و قرآن پژوهان با یکدیگر اختلاف نظر دارند و نظر واحدی در این خصوص یافت نمی شود. من ابتدا اشاره می کنم که در مورد نزول دفعی چه توجیهاتی ذکر شده است و آنچه به نظر خودم صحیح تر است را بیان می کنم. برخی معتقدند نزول دفعی که برخی از آیات بدان اشاره دارد، نزولی بوده است که در شب قدر بر بیت المعمور یا بیت العزه که همان آسمان اول است، رخ داده و این نزول دفعی ابتدا در آسمان اول بوده است و سپس تدریجا بر قلب پیامبر اکرم ص واقع شده است .
    اگر چنین قولی را بپذیریم، نزول دفعی بر خود پیامبرص واقع نشده است و در قالب الفاظ نبوده و می تواند تنها در قالب همان محتوا باشد، اگر در قالب الفاظ هم باشد در هر حال بر بیت العزه یا بیت المعمور بوده و اشاره بر مراحل نزول دارد که نزول قرآن کریم چندین مرحله را شامل می شود تا به پیامبرص می رسد. قول دیگری در اینجا وجود دارد که مقصود از آیاتی است که نزول دفعی را بیان می کنند. مثلامی فرماید: «همانا ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم» این است که در شب قدر بیشترین آیات بر پیامبر اکرم ص نازل شده است؛ لذا نزول قرآن کریم به شب قدر نسبت داده شده است. به عبارتی، شب قدر در کنار شب های دیگر سال بیشترین حجم آیات را به خودش اختصاص داده است. چنین قولی به نظر می رسد نمی تواند درست باشد چون طبق شواهد تاریخی نزول قرآن به صورت الفاظ در تمام ایام سال پراکنده بوده است و اختصاص حجم بیشتر آن به شب قدر نمی تواند صحیح باشد.
    قول سوم این است که اشاره می کند مقصود از نزول قرآن کریم در شب قدر آن است که شب قدر آغاز نزول قرآن بوده که البته به نظر چنین قولی نمی تواند درست باشد؛ زیرا آغاز نزول قرآن کریم در ماه رجب و در 27رجب المرجب که آغاز بعثت پیامبر گرامی ص است، بوده و دلایلی فراوان برای آن وجود دارد.
    دیدگاه دیگری نیز وجود دارد. این که شب قدر، شب نزول دسته ای از آیاتی بوده که هر ساله قبل از شب قدر بر پیامبر اکرم ص نازل و در شب قدر آن سال مکرر و برای بار دوم بر پیامبر اسلام ص نازل می شده است. درخصوص این قول هم می توان اشاره کرد که چنین قولی نمی تواند مستندات قوی داشته باشد و به نظر می رسد آیه شریفه اشاره به این نکته ندارد، چون هنگام نزول تدریجی، پیامبر اکرم ص آیات نازل شده را ثبت می کردند یا دستور آن را ثبت می کردند و با دستور ایشان ثبت می شده و نیازی به نزول مکرر آن وجود نداشته است.
    از اقوال دیگری که در این حوزه در کتب علوم قرآنی وجود دارد گذر می کنیم تا به قول اصلی برسیم. به نظر برخی مانند علامه طباطبایی می توان آیاتی که درخصوص نزول دفعی بدانها اشاره شد به این شکل و به این گونه تحلیل کرد که نزول قرآن کریم در شب قدر به صورت معانی و مفاهیم آن و محتوای کل آن بر قلب پیامبر اکرم ص در شب قدر رخ داده و سپس آیات به صورت تدریجی با الفاظ و با عبارات و با قرائن جمله در طول سال های بعد نازل شده است. به عبارت دیگر، برای ایجاد آمادگی رسالت در ابتدا کل محتوای قرآن کریم که همان محتوای شریعت اسلام و محتوای دین است بر قلب حضرت ص نشسته است و همان محتوا در طول 23 سال بتدریج در قالب الفاظ و عبارات و سوره ها و آیات شکل گرفته است. بر این اساس در واقع نزول دفعی دیگر در الفاظ نبوده و تنها نزول تدریجی در الفاظ بوده و با این شکل، دیگر هیچ منافاتی بین آیات هم نیست و تمام آیاتی که به نزول دفعی اشاره دارند به همان نزول محتوایی، مفاهیم و معنایی اشاره می کنند.
    در همین جا لازم است اشاره کنم هیچ روایت مطمئن و مستندی نداریم که بیان کند نزول دفعی در قالب الفاظ و به صورت یکباره بر پیامبر اکرم ص بوده است. حداقل در مصادر شیعه چنین روایاتی یافت نمی شود و اگر دیدگاه نزول دفعی میان برخی رایج شده است، به نظر می رسد به استناد برخی گزارش ها یا روایاتی است که در مصادر عامه وجود دارد که در آنها آمده نزول قرآن کریم به صورت دفعی بوده و نزول دفعی نیز همراه الفاظ بوده است.
    آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که اشاره به لوح محفوظ و کتاب مکنون می کنند. با توجه به این که شما در ارتباط با نزول دفعی نظر علامه طباطبایی را ارائه کرده اید، آیا این لوح محفوظ هم یک قالب معنایی است یا این که آیات با الفاظ در آن وجود دارد و خداوند متعال، بخشی از آن را به صورت قرآن کریم برای ما فرستاده است. تحلیل شما از این بحث چیست؟
    به نظر می رسد همچنان که خود علامه طباطبایی در تفسیر سوره قدر، در ذیل آیه «انا انزلناه فی لیله القدر» می فرماید: «فی الجمله» یعنی محتوا بر پیامبر اکرم ص بوده است، بنایراین کتاب مکنون یا لوح محفوظ در تمام آیاتی که شبیه آنهاست، اشاره به همین محتوا و مفاهیم دارد، اما قرآن کریم وقتی می خواهد مجسم بشود و در قالب الفاظ شکل بگیرد، این همان نزول تدریجی و همان نزولی است که همزمان با بعثت پیامبر اکرم ص صورت گرفته و نزولی است که در واقع توسط فرشته وحی به پیامبر اکرم ص منتقل می شود و از پیامبر اکرم ص به کتاب وحی و سپس به دست ما می رسد.
    بنابراین قبل از رسیدن به فرشته وحی که مراحل خاصی دارد و حضرت امام ره 7 مرحله برای نزول قرآن کریم ذکر می کند و غیر از مرحله آخر، یعنی از مرحله یک تا ششم، همه در قالب همان مفاهیم و محتوا بوده، البته درک چنین مطلبی برای ما که درگیر قالب های مادی و جسمی هستیم قطعا آسان نیست و مشکل است و ما به لحاظ حیث جسمی خودمان قرآن کریم را همیشه در قالب عبارات و کلمات دیدیم. طبیعی است که تصور ما از قبل از این مرحله تصور خوب و روشنی نباشد، اما به استناد روایاتی که در این مورد وجود دارد می توان گفت اصطلاحاتی مانند کتاب مکنون و لوح محفوظ اشاره به همان محتوا دارد که این محتوا طبیعتا با محتوای کتب آسمانی دیگر نیز همسان بوده؛ زیرا منشا همه آنها وحی آسمانی است.
    با توجه به این مطلب که شما نزول دفعی بر پیامبرص را نزول معنوی و محتوایی دانستید، چگونه می توان این مساله را با آیاتی که خطاب به پیامبر اکرم ص می فرمایند که تعجیل در ارائه آیات نکن، (که از این واقعیت استنباط شده که چون پیامبر قبلاآیات را با نزول دفعی دریافته بود، هنگام نزول تدریجی در ارائه و قرائت آیات تعجیل می کرد)، جمع کرد؟
    درخصوص آیاتی که به پیامبر اکرم ص فرموده می شود تعجیل نکن «ولاتعجل بالقرآن...» یا آیات مشابه، به نظر بنده این آیات درخصوص نزول تدریجی است که در نزول تدریجی که بر پیامبر اکرم ص کلمات القاء می شد، پیامبر گرامی اسلام ص می خواستند آنها را ثبت کنند. در اینجا خداوند متعال به پیامبر اکرم ص اطمینان خاطر می دهد این الفاظی که برای آیات الهی چینش شده و توسط فرشته وحی به پیامبر اکرم ص رسیده در حفظ آنها نگران نباش و ما آنها را حفظ می کنیم ما خودمان کمک می کنیم. ما به حافظه تو می سپاریم تا این الفاظ و عبارات همچنان برای انسان هایی که بعد از این می خواهند هدایت شوند، بماند، بنابراین آیاتی که اشاره دارد درخصوص چگونگی تکرار پیامبراکرم ص یا ثبت آنها یا عجله به نظر می رسد در حوزه همان نزول تدریجی است.
    اما نباید فراموش کنیم در هر حال پیامبر اکرم ص در مرحله نخست با محتوا و مفاهیم آشنا بود؛ یعنی کل شریعت آسمانی که بعدها به قالب الفاظ درآمده است و آن محتوا شکل خاصی نداشت. آن محتوا تصوراتی، عقایدی، اندیشه هایی یا الهامی بود که به هر گونه از سوی خداوند متعال بر قلب پیامبرص نشسته و قلب مخزن آن بود و به پیامبر اکرم ص ایمان، استواری و اطمینان خاطر می داد تا پیامبر اکرم ص در مرحله عمل و ابلاغ آنچه سپس به صورت لفظی می آید، از استواری و اتقان برخوردار باشد.
    همان طور که مستحضرید بتازگی برخی بر این عقیده ناصواب هستند که قرآن کریم حاصل دادوستدی است که بین پیامبر اکرم ص و جامعه انجام شده است و فرضا اگر پیامبر اکرم ص در آن فضا قرار نمی گرفت و تنش های بین پیامبر اکرم ص و ابولهب انجام نمی پذیرفت، سوره ای مثل سوره ابولهب نازل نمی شد. آیا با اثبات نزول دفعی نمی توان این نوع شبهات را از ساحت قرآن کریم، دور کنیم؟
    با اثبات نزول دفعی به صورت الفاظ، ممکن است به این شبهات پاسخ گفته شود، اما خود نزول دفعی دلیل مطمئنی ندارد که ما از آن روش کمک بگیریم؛ زیرا بر اساس اندیشه علامه طباطبایی یا دیگران، نزول دفعی تنها در قالب همان محتوا و الفاظ بوده و بیش از این مستندتاریخی وجود ندارد. این قسم شبهات را باید به گونه دیگر پاسخ داد. این که پیامبرص در واقع در جامعه خودش دادوستد داشته و گفتگو می کرده است. این را اگر از این منظر تحلیل کنیم که به لحاظ حوادث، رخدادها و اتفاقاتی که می افتاده و به این مناسبت آیاتی با کلمات و با چینش خاصی بر پیامبر اکرم ص نازل می شده است و به پیامبر اکرم ص می فرمود: بگو آنچنان که آنها گفتند و تعابیر «قل» و «قال» که در قرآن کریم فراوان به کار رفته است، این امر طبیعی است که در واقع پیامبرص رسالت خودش را شروع کرده و در راستای رسالت خودش با جامعه خودش برخورد دارد و خداوند متعال او را کمک کرده و اتفاقات را گزارش می کند و گاهی هم از علم غیب استفاده می کند و می فرماید این اتفاق واقع می شود، پیامبر تو این کار را بکن و آن کار را انجام بده و به گونه ای حادثه های قرآن کریم حوادث زنده تاریخ آن موقع هستند.
    اما این که فکر کنیم اینها در واقع ساخته پیامبر اکرم ص است، این مساله در واقع بدون دلیل است و هیچ مستندی ندارد. ما به صداقت و امانت پیامبر اکرم ص اطمینان داریم، او را فردی درستکار و امین می دانیم و شواهد تاریخی فراوانی بر این امر می یابیم. او خود بارها می فرماید من هرچه می گویم از جانب خداوند متعال است و الفاظ الهی است و اگر متن قرآن کریم را به عنوان یک مسلمان می پذیریم، در آیات فراوانی اشاره شده است که «و از سر هوس سخن نمی گوید، این سخن جز وحی ای که وحی می شود، نیست (نجم، 2 و 3)». حضرت آیت الله سبحانی و حضرت آیت الله مکارم تمام آیاتی که درخصوص بیان وحی الهی است را بیان کرده اند و اینها به نظرم بسیار به ما کمک می کند و گویای این است که ما براحتی با اعتماد به متن قرآن کریم بپذیریم یا طبق اعتماد بر صداقت و وثاقت رسالت پیامبر اکرم ص بپذیریم که اینها همه آسمانی و از طرف خداوند متعال است مگر این که ما نعوذبالله اصلابه درستی و صداقت پیامبر اکرم ص یا به درستی و صداقت قرآن کریم تردید کنیم. در آن مرحله طبیعی است که هر کس هر شبهه و هر تردیدی به ذهنش بیاید که البته چنین شبهه ای برای جامعه علمی و برای اهل علم و تحقیق وجود نداشته و عالمان بزرگ فراوانی بر اساس متن قرآن بر اساس زندگی پیامبر اکرم ص، شواهد تاریخی و روایات فراوانی که در این حوزه داریم اطمینان خاطر دارند که الفاظ همه آسمانی است، مانند روایتی که در آغاز وحی اشاره شده و در کتب روایی آمده و من بخشی از آن را می خوانم.
    از پیامبر گرامی ص روایت شده است که حضرت فرمودند: «در غار حرا بودم که جبرئیل بر من درآمد و برایم پاره ای از دیبا که کتابی و نوشته ای در آن بود، آورد و گفت بخوان. گفتم خواندن نمی دانم. جبرئیل مرا فشرد و رها کرد و گفت بخوان. تا 3 بار این وضع تکرار شد و در آخرین بار به من گفت بخوان. گفتم چه چیزی را بخوانم گفت: «بخوان، به نام پروردگاری که آفرید» که این روایت در مصادر روایی مطمئنی آمده است و اشاره به این دارد که پیامبر اکرم ص در آغاز مامور بودند به خواندن از طرف فرشته وحی. امام جعفر صادق ع در حدیثی بدین مضمون می فرمایند: «جبرئیل هنگامی که بر پیامبر اکرم ص وارد می شد مثل یک بنده می نشست و بر حضرت ص وارد نمی شد مگر این که اذن می گرفت.» و روایتی که خود پیامبرص فرمودند: «وحی بر من به 2 شکل نازل می شد؛ گاهی از طریق جبرئیل که بر من وارد می شد مانند ملاقات شخصی و گاهی به صورت آوایی که به گوش و قلب من می نشست.» بنابراین اگر کسی مؤمن باشد و روایات را بپذیرد و به اعتماد روایات بخواهد موضوع را تحلیل کند، روایات فراوانی وجود دارد که این موضوع را تحلیل و بیان می کنند که کلمات قرآن به صورت تدریجی و مرحله به مرحله بر پیامبر گرامی ص نازل می شده و پیامبر اکرم ص ثبت می کردند و دستور می دادند که اینها از طرف وحی آسمانی است و خود آنها را مقدس و آسمانی می دانستند.
    برخی تنها نزول تدریجی را پذیرفته اند و می گویند قرآن کریم همچون تورات که بر موسی ع به یکباره وارد شد، بر پیامبر اکرم ص جمله واحده نازل نشده است و بر این آیه استناد می کند: «کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است»(هود،1) آیا با استناد بر این آیه در تاکید بر نزول تدریجی می شود نزول دفعی را منکر شد، یا خیر؟
    به نظر می رسد پاسخ منفی است؛ چون تعبیر «استحکام یافته و سپس به روشنی بیان شده» در آیه شریفه که البته مفسران در مورد آن تفاسیر متفاوتی را گفته اند، اگر تنها به الفاظ منتقل کنیم، در مقام این است که ابتدا مراحلی از آیات نازل می شد و مراحلی از احکام نازل می شد سپس در مراحل دیگر تکمیل شده و به پایان و اکمال می رسید. بنابراین بحث «استحکام یافته و سپس به روشنی بیان شده» هیچ منافاتی ندارد که در نزول دفعی هم نزول به الفاظ نباشد و تنها به صورت محتوا باشد. نزول دفعی در مورد قرآن مستند مطمئنی ندارد؛ یعنی این موضوع را نمی توان به استناد یک روایت مطمئن، یا به استناد آیه ای که فقط بیان می کند همه قرآن به صورت لفظ یکباره نازل شده وجود ندارد و تنها آیاتی که در این فضا هست، آیات سوره مبارکه قدر است که آن هم به صورت کلی می فرماید و اشاره به نزول قرآن کریم دارد و تصریحی به نزول الفاظ و با نزول کلمات و حوادث ندارد، خیلی از حوادث و رخدادهای صدر اسلام، سبب نزول آیه یا آیاتی شد. چگونه ممکن است این حوادث که متاخر بوده و سبب نزول کلمه یا کلمات یا آیاتی شده، قبل از این که رخ بدهد و در تاریخ به وجود بیاید، وجود داشته باشد و آیاتی بر اساس آن شکل گرفته باشد. در واقع اینها اشکالاتی است که وجود دارد و اگر نزول دفعی قرآن کریم فقط در قالب محتوا باشد و نزول تدریجی بعدها در قالب الفاظ، هیچ مشکل و نقصی را در بحث نزول قرآن، فرشته وحی، پیامبرص و وحیانی بودن ایجاد نمی کند. به همین جهت مورد توافق اندیشمندان بزرگی چون علامه طباطبایی بوده است.
    نظر شما در رابطه با بحث و انواع نزول قرآن کریم چیست؟
    به نظر من قرآن کریم در کنار نزول تدریجی که هیچ تردیدی در آن نیست و در طول 23 سال نازل و الفاظ آن ثبت شده است و بخشی از آیات آن به خاطر حوادث و رخدادهایی بوده، نزولی به صورت مفاهیم و معانی و کل شریعت که بعدها در قرآن کریم مجسم شد بر قلب پیامبر اکرم ص داشته است و پیامبر اکرم ص برای اسلام و برای این که شریعت خودشان را شروع کنند، پیش از این که رسالتشان را شروع کنند قبل از محتوای کل قرآن که حکایت از مساله نماز، روزه، جهاد، روابط خانوادگی و تمام مسائل فقهی و اجتماعی که در قرآن هست، کل محتوا بر قلب پیامبر گرامی ص نازل شده و نزول دفعی تنها به همین مرحله اشاره دارد، نه بیش از این و این محتوا بعدها در قالب الفاظ، آیه و کلمات به همراه جملات و دسته بندی های خاص خود بتدریج نازل شده و برای مسلمانان هم مثمر ثمر بوده است.

http://gorooh.parsiblog.com/PhotoAlbum/dars2/10e9328c176de902f34269074578f82d.gif

  نوشته شده در روز سه شنبه 88/4/2  ، تعداد


مطالب طلایی - کلیک کنید

آمــار سایت

بازدیــــد امـــــروز : 43
بازدیــــــــد دیـــــــــروز : 345
بازدیـــــــــد کــــــــــل : 1180939
تعـــــداد یادداشت هـــــــا : 3950
منوی اصلی

صفحـه اول سایـت

ساخت فروشگـاه اینترنتـــی

وبلاگ بسازید و کسب درآمد کنید

سایت عکس های متحـرک 

نظرات و پیشنهادات

فهرست موضوعی یادداشت ها

:.: آمــــوزشــــــی :.:
محتوای الکتریکی و نرم افزار
جشنواره ها و پرژوه های برتر
درسنامه هــا و جزوات درسی
پیک دانش آموزی و تکلیف خانه
:.: مطالب عمومی :.:
دانستنیها و اطلاعات عمومی
آموزش و ترفندهای کاربردی
کاردستی و سرگرمی علمی
پژوهش، تحقیق و مقاله ها
:.: نمونـــــه کارهـــا :.:
برنامه ها، نمون برگ ها، طرح ها
درس پژوهـی و اقدام پژوهـی
گزارش تخصصی و راهنمای تدریس
سناریو آموزشی و تجربیات برتر
:.: بانک طـرح درس :.:
طرح درس مقطع ابتدایـــی
طرح درس مقطع متوسطه اول
طرح درس مقطع متوسطه دوم
طرح درس عمومـی و مشترک
:.: پـاورپــوینت هــا :.:
پاورپوینت و اسلاید دوره ابتدایی
پاورپوینت های دوره اول متوسطه
پاورپوینت های دوره دوم متوسطه
پاورپوینت های کاربردی و آموزشی
:.: پایــــه تحصیلــی :.:
کلاس اول، دوم و سوم ابتدایی
چهارم ، پنجم و ششم ابتدایی
هفتم، هشتم و نهم متوسطه
کلاس دهـم، یازدهـم و دوازدهم
:.: سوال امتحانـی :.:
آزمون ها و سوالات دوره ابتدایی
آزمون و سوالات دوره اول متوسطه
آزمون وسوالات دوره دوم متوسطه
سوال های متفرقه و آزمون ورودی
:.: گـــروه مخـاطبـان :.:
آموزگاران، دبیران و کادر دفتری
دانش آموزان و فراگیران مختلف
مشاوران، والدین و افراد متفرقه
گروه های درسی و کارشناسان
لیست آخرین مطالب

پاورپوینت فصل اول علوم تجربی هفتم( تجربه و تفکر )
پاورپوینت فصل سوم علوم تجربی پایه هفتم (اتم ها , الفبای زندگی )
پاورپوینت درس 10 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): باغچه ی اطفال (هم
پاورپوینت درس 7 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): مهمان شهر ما (انتظ
طرح درس و روش تدریس ریاضی پنجم، فصل1: معرفی میلیارد
پاورپوینت علوم اول، درس11: دنیای سرد و گرم
طرح درس ویژه دبیران درس ریاضی چهارم ابتدایی
طرح درس روزانه پایه ی چهارم درس ریاضی صفحه 49 درس آشنایی با ضرب
طرح درس آموزش حجم ریاضی پنجم
تحقیق درسی در مورد اهرم و انواع آن
تحقیق دانش آموزی با موضوع اسید و باز
طرح درس دو نامه، هدیه های آسمان پنجم
تحقیق درسی در مورد نورون عصبی
مقاله با موضوع فیثاغورس و قضیه آن
سوال و جواب علوم چهارم، درس بدن ما 1
[همه عناوین(3913)][عناوین آرشیوشده]

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/riazi/6af5e218c7b634c3d7afd741834f59d2.jpg