چکیده:
نگاه سنتی به قدرت که حق را با قدرت برابر می داند، نگرشی کهنه و غیر واقعی نسبت به هستی است. طبیعت خود به گونه ای حیرت انگیز، مرزهای اعمال قدرت را تعیین و در مقابل تخطی از آن واکنش نشان می دهد. نگرش سنتی به قدرت، چهره ای زشت و دهشتناک از قدرت را به نمایش می گذارد که بشریت در طول تاریخ از آن رنج و درد فراوان برده است. کشفیات علمی قرن اخیر بخوبی نشان می دهد که طبیعت چگونه مرزهای اعمال قدرت را تعیین کرده است.
انسان نیز موجودی است که در دامان طبیعت و مطابق با قوانین طبیعی به حیات خود ادامه می دهد. شناخت مرزهای غیر مجاز برای اعمال قدرت و رعایت آن راهگشای بهروزی و آرامش بشریت است. رعایت این مرزها چهره ای زیبا از قدرت را نمایان می ساز که شادی آفرین و آرامش بخش است. در این نوشته تلاش شده چهره ی زشت نگرش سنتی به قدرت ترسیم گردد، آنگاه مرزهای غیر مجاز اعمال قدرت با توجه به پدیده های طبیعی و اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد و سرانجام ویژگیهایی از قدرت مطرح شده که سیمای زیبای آن را نشان می دهد. مهمترین نکته در این نوشته، پرداخت حق تمدن به همه ی شهروندان است که برای اولین بار نویسنده ی این مطن آن را مطرح کرده است. به برداشت صاحب این قلم، تا زمانیکه حق تمدن پرداخت نشود، تمام تلاشهای دمکراسی خواهانه و نهادینه کردن تساوی حقوق در جامعه و مخالفتها با بروز جنگی تازه، راه به جایی نخواهد برد.
انسان در میان دو آزادی
بخش 3 – انسان مسافر بهشت
بخش 4 – نظم نوین جهانی