آنفلوآنزای H1N1 (که به آنفلوآنزای خوکی هم مشهور است) این روزها توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است. شاید شما هم با دیدن نخستین نشانههای سرماخوردگی نگران شده باشید که نکند در دام این بیماری همهگیر افتاده باشید. برخی با پیشبینیهایی ابراز نگرانی میکنند که شاید در یکی دو سال آینده این بیماری در ایران هم تبدیل به یک اپیدمی بزرگ شود. شاید از خود پرسیده باشید که پس چرا آن همه دانشمند و محقق پزشکی کاری نمیکنند! در واقع آنها از اولین لحظات کار خود را آغاز کردهاند. آنها به شکار ویروس جدید رفتهاند و امیدوارند بتوانند هر چه زودتر به نتیجه مورد نظر برسند. داستان زیر روایت تایم از تلاش دانشمندان در شکار این بیماری است.
روز 25 آوریل، راد دانیلز (Rod Daniels) معاون مدیر مرکز جهانی آنفلوآنزا، در نشستی علمی در آلمان حضور داشت که تلفن دستی او به صدا درآمد. یکی از همکاران او پشت خط بود و به او خبر داد نمونهای متفاوت از ابتلا به آنفلوآنزا در مکزیک گزارش شده و نخستین نمونه ویروس این بیماری در همین لحظه در حال انتقال به لندن است تا بررسی بیشتر شود. ویروسشناسی مانند دانیلز بخوبی میدانست باید به دنبال چه چیزی در این نمونه بگردد. ویروسهای آنفلوآنزای نوع- A گروهی از ویروسها که قابلیت ایجاد اپیدمیدارند - از پروتئینی به نام هماگلئوتینین (hemagglutinin) برای اتصال به سلولهای حیواناتی استفاده میکنند که از آن به عنوان میزبان استفاده میکنند.
پارامتر چسبندگی ویروس
زمانی که یک ویروس از حالت حیوانی به حالت انسانی جهش میکند میزان مسری بودن آن را به طور عمومی از طریق ویژگی که آن را خاصیت چسبندگی این پروتئین مینامند، مشخص میکنند. مثلا مشخصه چسبندگی آلفا 3/2 به این معنی است که ویروس از طریق دم و بازدم بخوبی به سلولهای جانوری منتقل میشود، اما احتمال این که خود را به سلولهای انسانی تحمیل کند پایین است، اما در عوض اگر این عامل مثلا با آلفا 6/2 نشان داده شود به این معنی است که ویروس براحتی میتواند به سلولهای انسانی متصل شود.
دانیلز در این باره به خاطر میآورد: «من بسرعت به آزمایشگاه بازگشتم و به محض آن که توانستیم زنجیره هماگلئوتینین را مشاهده کنیم به سراغ بخش تعیین میزان اتصال ویروس رفتیم و متوجه شدیم پارامتر چسبندگی این ویروس آلفا 6/2 است. همان موقع بود که فهمیدم دچار دردسر بزرگی شدهایم.»
3 ماه بعد نژاد انسان در حال نبردی جدی با ویروسی بود که به نام ویروس همهگیر H1N90021 شناخته میشد و گزارشهایی ازابتلا به آن از 168 کشور گزارش شده بود. در این نبرد مرگ و زندگی، وظیفه دانیلز و دیگر همکاران ویروسشناس او رمزگشایی از دستورالعمل اجرایی این مهاجم بود. در ساختمان وهمآلودی متعلق به دهه 1930 میلادی در حومه شمالی شهر لندن (همان جایی که از محوطه بیرونی آن در فیلم آغاز بتمن برای به تصویر کشیدن فضای یک تیمارستان روانی استفاده شده بود) دانشمندان مرکز بینالمللی آنفلوآنزا به طور مداوم نمونههای ویروس را از سراسر دنیا دریافت کرده و با کمک ابزارهای پیشرفته و عجیب و غریب خود نقشه ساختار ژنتیکی آنها را ترسیم میکردند. در سالهای عادی دانشمندان براساس دستورالعملهای عادی سازمان بهداشت جهانی برای تولید واکسن آنفلوآنزای فصلی آنها را تولید میکنند، اما در سالهایی که بیماری همهگیر میشود، آنها موقعیت خود را مانند کارآگاهانی میبینند که باید با بررسی کوچکترین تغییرات در ساختار ویروس مسیر شیوع عمومی آن را عوض کنند.
آلن هی (Alan Hay) مدیر 65 ساله مرکز بینالمللی آنفلوآنزا در این باره میگوید: «در حال حاضر به نظر میرسد این اپیدمی نمونهای با خطر متوسط باشد؛ اما ویروسهای آنفلوآنزا توان تغییرات سریع و ناگهانی را دارند و هیچ تضمینی وجود ندارد که شاهد ظهور ویروسی جدید و خطرناکتر از این اپیدمی نباشیم و به همین دلیل بسیار حیاتی است که ما چشمهای خودمان را باز نگاه داریم و این بیماری وحشی را زیر نظر داشته باشیم.»
میزان مقاومت و پایداری ویروس آنفلوآنزا در مقابل انسان به طور متناقض نمایی با ناپایداری ساختار ژنتیکی آن ارتباط دارد. یک ویروس آنفلوآنزا بسادگی میتواند اطلاعات ژنتیکی خود را با ویروس دیگری عوض کند یا هنگام بازتولید خود آنها را تغییر دهد.
بررسی و پیگیری آنفلوآنزاهای گوناگون
مرکز جهانی آنفلوآنزا یکی از مراکز پنجگانه سازمان بهداشت جهانی در زمینه آنفلوآنزا به شمار میرود (بقیه آنها در آتلانتا، توکیو و ملبورن قرار دارند و یک آزمایشگاه نیز در ممفیس با تخصص بررسی آنفلوآنزای حیوانات فعالیت میکند.) این مراکز شبکهای به شکل حباب را در اطراف زمین برای بررسی و پیگیری آنفلوآنزاهای گوناگون در سراسر جهان به وجود آورده است. این مراکز نمونههایی از بیماران مبتلا به آنفلوآنزا را از بیش از 100 کشور جهان دریافت میکنند. آنها با بررسی این نمونهها و بررسی نقشه ژنتیکی آنها سعی میکنند حدسهای دقیق در زمینه میزان مرگبار بودن و همهگیر بودن این آنفلوآنزاها به دست آورند، اما باز هم در بهترین شرایط اینها فقط حدسهای خوبی هستند و نه چیزی بیشتر از آن.
با وجود آن که ویروسشناسی درقرن 21 میتواند به توضیح دقیق آنچه در جهان اتفاق میافتد بپردازد و کمک کند تا تصمیمهای درستی در زمینه مقابله با بیماریها گرفته شود، اما واقعیت این است که تنها آزمایشگاه قابل اعتماد و منطبق با واقعیت رفتار ویروسها فقط خود جامعه انسانی جهان است و بس.
دکتر هی در این باره میگوید: «اگر گزارشهایی از درصد بالایی از ابتلا به آنفلوآنزا با نسبت مرگ و میر بالایی از آن به دست آوریم، میتوانیم نقشه تغییراتی که در ویروس رخ داده و باعث تغییر مرگبار آن شده است را شناسایی کنیم و توصیههایی برای مقابله با آن به مراجع پزشکی ارائه نماییم. به هر حال همیشه این ما هستیم که در تعقیب آنفلوآنزا هستیم و هیچ گاه نمیتوانیم جلوتر از آن حرکت کنیم.»
بر مبنای اعلام سازمان بهداشت جهانی ویروس HINI هنوز ویروسی خطرناک نیست و تنها 1200 مرگ از بین 160 هزار مبتلا به آن گزارش شده است
بر مبنای اعلام سازمان بهداشت جهانی، ویروس H1N1 هنوز ویروسی خطرناک نیست و تنها 1200 مرگ از بین 160 هزار مبتلا به آن گزارش شده است. هی میگوید تیم او چندین جهش در ژنوم این ویروس را مشاهده کردهاند که ممکن است باعث افزایش خطر این بیماری شود. نخستین سری واکسن این بیماری هم اکنون در حال تولید است و این واکسن بر مبنای دستورالعملی است که گروه تحقیقاتی هی موفق شده در ماه آوریل آن را شناسایی کند. با توجه به این که فرآیند ساخت واکسن حدود 6 ماه به طول میانجامد، این گروه در این مدت باید مراقب انحراف در آنتیژنهای ویروس باشد. یعنی تغییراتی که ممکن است باعث فرار ویروس از سیستم دفاعی شود که واکسن ایجاد میکند. البته به دلیل اینکه ویروس آنفلوآنزا بسادگی میتواند تغییر پیدا کند، بروز چنین انحرافهایی چندانغیر معمول نیست.
گروه هی همچنین روی تغییراتی در ویروس کار میکند که ممکن است باعث ایجاد مقاومت آن در برابر داروی ضد ویروس تامی فلو (Tamiflu) شود. دارویی که نشان داده شده مقاومت بسیاری از ویروسهای آنفلوآنزا را میتواند درهم بشکند. تامی فلو با مهار آنزیم نرامینیدیس از انجام عملکرد آن که کمک به ویروس برای جاسازی خود درون بدن انسان است جلوگیری میکند (حرف N در نام H1N1 نشانه همین آنزیم است.) اما تغییرات مشخصی در زنجیره آمینو اسیدهای این آنزیم باعث میشود تا تامی فلو بی اثر شود. این اتفاق معمولا در اثر تجویز مکرر این دارو اتفاق میافتد اما ممکن است به طور خود به خودی نیز به وجود آید. در زمستان سال 2007 و 2008 یک ویروس فصلی H1N1 که در اروپا شایع شده بود چنین رفتاری را از خود نشان داد که باعث شگفتی دانشمندان شد. دانیلز یکی از نخستین کسانی بود که این تغییر را شناسایی کرد. وی در این باره میگوید: «ما واقعا نفهمیدیم این تغییر از کجا ناشی شده است، ناگهان شاهد افزایش تعداد مبتلایان بین کسانی بودیم که تامی فلو استفاده کرده بودند. اما در این موارد هیچ تجویز مکرر دارو وجود نداشت.»
انتقال ویروس از طریق پرنده به انسان
هی درباره ویروسهای خطرناک پیشین میگوید: «کابوس واقعی ما زمانی بود که بیماری مرگبار آنفلوآنزای پرندگان H5N1 شایع شد. این ویروس بیش از 60 درصد مبتلایان خود را کام مرگ میکشاند و به قدری خطرناک و جدی بود که ما فقط در آزمایشگاه دارای ایمنی زیستی رده 4 که بالاترین رده زیستی قابل حصول است روی آن کار میکردیم. نکته مثبت این بود که این ویروس تنها از طریق پرندگان به انسان منتقل میشد و امکان انتقال انسان به انسان وجود نداشت. اما اگر این ویروس یکی از ژنهای خود را با H1N1 معاوضه میکرد (مثلا در اثر ابتلای تصادفی یک بیمار به هر دو بیماری در یک زمان) ممکن بود یک بیماری جدید و بسیارکشنده دیگر ظهور کند. «البته به نظر من امکان وقوع این اتفاق بسیار نادر است، اما این موضوع نشان میدهد همواره باید آماده باشیم و امکانات مختلف را در نظر بگیریم.»
هی و دانیلز بخش عمدهای از زندگی خود را در جستجوی ویروسهایی گذراندهاند که ممکن است باعث ایجاد اپیدمیهای گسترده شوند و اکنون مشغول نظاره اپیدمیای هستند که در مقابل چشمانشان در حال گسترش است. دانیلز در حالی که درباره ویروسها صحبت میکند دستهایش را در هوا حرکت میدهد تا نمایی از شکل ویروسها را در هوا رسم کند، در حالی که مشغول توضیح دادن بخشهای مختلف یک ویروس است، ناگهان توقف میکند و لبخندی کنایهآمیز به لب میآورد و میگوید: «بیا یک لحظه این اپیدمی را فراموش کنیم و به آنفلوآنزای فصلی ساده توجه کنیم. چگونه این ویروس تحول پیدا میکند و بدون توجه به کارهایی که ما برای مهار آن میکنیم، به کار و گسترش خود ادامه میدهد؟ فکر کردن به این موضوع مغز آدم را منفجر میکند. واقعا باید این ویروس را دشمنی شایسته در نظر گرفت.»